نوشته اصلی توسط
arameshh
سلام دوست من.
در ابتدا بگم که من هم یه جورایی مثل شما بودم. و شاید یه کمی هم الان باشم ولی دلیلش یه چیز دیگست.
اونجور که از متن شما برمیاد شما دچار خود کم بینی و نداشتن اعتماد به نفس هستید. و می ترسید که دیگران شما رو نپذیرند. و همچنین هر لحظه به این فکر می کنین که طرف مقابل چه فکری می کنه راجع شما.
دوست من قرار نیست همه شما رو قبول داشته باشند و پذیرفته بشین. و قرار نیست که همه شمارا نپذیرند. و این حصاری هستش که شما دور ذهن خودتون کشیدید. و این طرز فکری هستش که خودتون از خودتون دارید. و هر جوری که درمورد خودتون فکر کنید و اون رو در خودتون نهادینه کنید، دقیقا همان می شوید.
پس باید ذهنتون رو از توهمات و خیالات پوچی که برای خودتون ساختید خالی کنید. و با ترس هاتون مواجه بشید نه این که ازش فرار کنید.
و بعد می بینید که اون دیوی که برای خودتون ساختید همش پوچ و بی معنا و تنها زائده ذهن خود شماست.
خودت باش. احترام دیگران را داشته باش. سعی کن مهربون باشی. و حتی یک سلام و احوال پرسی آغازگر رابطه دوستی است.
و اول از همه خودت رو دوست داشته باش و به خودت احترام بذار.
مطمئن هم باش حرف های زیادی واسه گفتن هست. ولی افکار ذهنت بهت این اجازه رو نمی ده.
و این رو هم از خودت دور کن که با همه فرق داری چون مطمئن باش فکر بی خود و بی معنیه . همه با همه فرق می کنن و هیچ کس شبیه هم نیست.
سخت نگیر و شلوغش هم نکن.
و کلام آخر اینکه از شما بدتراش هم هست. خیلی بدتر. و مشکلات دیگه هم دست به دست هم می ده تا انزوا در افراد دیگر بیشتر بشه.
برو دنبال زندگیت.